سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسادت و تملّق روا نیست، جز درجستجوی دانش . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
زمستان 1385 - دیوان دل
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • گفت حق
    چه کسى تو را عزیز مى کند؟
    ان ینصرکم الله فلاغالب لکم و ان یخذلکم فمن ذاالذى ینصرکم من بعده و على الله فیلتوکل المؤمنون. اگر خداوند شما را یارى دهد هیچ کس بر شما پیروز نمى شودو اگر فروگذارد و خوار گرداند، پس کیست بعد از شکست شما را یارى دهد؟ و باید مؤمنان کار خود را به خدا واگذارند. (آل عمران‎/ ۱۶۰)
    این آیه نتیجه توکل را بیان مى کند که قدرت او بالاترین قدرتهاست و همه پیروزیها از او سرچشمه مى گیرد. پس اگر به حمایت شما اقدام کند، هیچکس نمى تواند بر شما پیروز شود و اگر از یارى شما دست بردارد، کیست که بتواند بعد از او شمارا حمایت کند؟ البته حمایت یا ترک حمایت خدا بى حساب نیست. آنها که فرمان خدا را زیر پا مى گذارند ودل به اسباب مى بندند، مشمول یارى او نخواهند شد اما آنها که علاوه بر توجه به وسایل ظاهرى، باز تکیه گاه اصلى خویش را خدا قرار مى دهند، مشمول حمایت او مى شوند. حال که چنین است، مؤمنان فقط بر خدا توکل کنند.
    هر که را رقم نصرت از درگاه عزت برناصیه روزگار او کشیدند، یگانه عالم گشت و قطب مرکز سیادت و قبله آمال خداوندان حیرت و هرکه را صفت خذلان از درگاه بى نیازى روى کند، به حکم قهر، پرده تجمل از روى کار او بردارند و رقم مهجورى بر حاشیه وقت او نهند و مردود همه عالم گردانند تا مهجور و درمانده گردد.
    به داود وحى آمد: اى داود،اگر من تو را پست کردم چه کسى تو را بلند مى کند؟ و اگر تو را بلند کردم. چه کسى تو را پست مى کند؟ اگر تو را عزیز شمردم، چه کسى تو ذلیل مى کند؟ و اگر تو را ذلیل کردم، چه کسى تو را عزیز مى کند؟ اگر من تو را یارى کردم، چه کسى تو را مخذول مى کند؟ و اگر تو را مخذول کردم، چه کسى تو را یارى مى کند؟ داودگفت: امر و حکم همه با تو است و به اراده تو!
    سخن از یارى و نصرت مى رود و البته منظور، یارى در برابر دشمن است. پس بایددانست که بزرگترین دشمن آدمى، نفس اوست که میان دو پهلوى اوست و چون نفس قوى ترین دشمن است، پس پیکار با او هم دشوارتر است.
    رحمت خدا بر آن جوانمردان بادکه کمر مجاهدت بر میان بستند و در میدان بندگى در صف خدمت بایستادند و قدم بر کل مرادخود نهادند و باخلق خدا به صلح و سازش ساختند و با نفس خود به جنگ برخاستند.
    پیامبر اسلام، جهاد با نفس را جهاد بزرگتر و سخت تر، از آن جهت خواند که جنگ با کافر، گاه بود و گاه نبود ولى جنگ با نفس، پیوسته بود واز سلاح کافر مى توان برحذر بود که ظاهر و پیداست، ولى سلاح نفس، وسوسه ها دو شهوتهاى نهانى است که از آن ایمن شدن دشوار است. نیز در جنگ با کافر، اگر مؤمن کشته شود، شهید باشد و مشمول رضوان حق، ولى در جنگ با نفس اگر آدمى مغلوب گردد، در آتش دوزخ گرفتار هوى و هوس خود خواهد شد، که آن صفت نیک بختان و این حالت تیره بختان است.


    یه بنده خدا ::: پنج شنبه 85/12/10::: ساعت 12:24 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    بسم الله

    امشب در روضه دوست و رفیق شفیقم رو دیدم مه لازم به معرفی نیست بعد روضه با خودم خیلی کلنجار رفتم که خودم رو راضی کنم دوباره بنویسم از یه طرف آبرو داشت میرفت و از یه طرف اگه میدون رو خالی میکردم دشمن شاد میشدم ....

    تا اینکه یادم اومد اون روزی رو که آبروی حاج آقا رضا رو بردن و بیلم خصوصیش رو فرستادن به میون مردم فکر کنم شب میلاد حضرت سقا بود ببین حوندنش این آیه گوشنواز و دلنواز رو تلاوت کرد که تعز من یشاء و تزل من یشاء

    مئ اومدم تا ثابت کنم عزت برای خداست و اگه اون نخواد کسی خوار وذلیل نمیشه و اگه اون نخواد کسی عزیز و گرامی نمیشه

    اومدم بگم نمیخوام کسی منو تو نت گنده کنه که اگه قرار باشه گنده بشم خدا به هم عزت میده نه آقای....

     

     



    یه بنده خدا ::: چهارشنبه 85/11/4::: ساعت 2:0 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    هر کس به طریقی دل ما میشکند

    بیگانه جدا دست جدا میشکند

    بیگانه که میشکند حرفی نیست

    من در عجبم دوست چرا میشکند

    ما نیومده رفتیم دست همه اونایی که از ما به گرمی استقبال کردن و سبب این شدن که ما نیومده بریم درد نکنه ولی این رسمش نبود آقا محمد

    تو این مدت که تو عالم وبلاگ نویسی بودم با خیلی ها مراوده داشتم ولی 2 نفرشون خیلی باهال بودن یکی محمد رضا منتظرالقائم و دیگری یکی از بچه های خوب جبهه و جنگ که با دو کلمه من رو در خماری گذاشت و رفت

    ما رفتیم ولی این حکایت زیر آب زنی و بردن آبروی افراد مومن همچنان باقی است من که مومن نیستم ولی حداقل یه بچه هیئتی که هستم . فکر کنم اینقدر دیگه بی ارزش نیستم که به همین راحتی آبرومون رو ببرید

    نمیدونم چرا این روزها این قضیه بردن آبرو خیلی برا مردم عادی شده .....

     



    یه بنده خدا ::: سه شنبه 85/11/3::: ساعت 9:49 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    اِلهى عَظُـــــــمَ الْبَلاءُ وَ بَـــــرِحَ

    الْخَـــــــفـــــآءُ وَ انْکَشَــــفَ الْغِطـــآءُ

    وَ انْقَطَعَ الرَّجــــــــــآءُ وَ ضــــاقَتِ الاَْرْضُ

    وَ مُنِعَــــتِ السَّمـــــآءُ  وَ اَنْتَ الْمُسْتَعـــــانُ وَ اِلَیْــکَ

    الْمُشْتَکـــى وَ عَلَیْـــــکَ الْمُعَــــوَّلُ  فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُـــــمَّ

    صلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّداُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَعَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَـرَّفْتَنا

    بِذلکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّابِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِـلا قَریبـاً کَلَمْــحِ الْبَصَـرِ

    اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمدُ اِکْفِیانى

    فَاِنَّکُماکافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ

    یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمـــــانِ 

    الْغَـوْثَ الْغَـوْثَ الْغَـوْثَ

     اَدْرِکْنــــى اَدْرِکْنـــى اَدْرِکْنــى

     السّاعَــــــةَ السّاعَـــــةَ السّاعَــــــــــةَ                                         

     الْعَجَـــــــلَ الْعَجَـــــــــــــــلَ الْعَجَــــــــــــــلَ

     یــــا اَرْحَـــمَ الــــــرّاحِمیــــــــــــنَ

    بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِریــنَ

                                

                     برای سلامتی آقاامام زمان(عج)

                           ورهبـــرفرزانه انقلاب آیت االله خامنه ای

                                     همگی صلوات محمدی پسندختم کنیم



    یه بنده خدا ::: سه شنبه 85/11/3::: ساعت 1:23 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    سلامی چو بوی خوش آشنایی. اقا خبر دارید چی شده مهدی آل حبیب خودش که معتاد شده بود من رو هم معتاد کرد اینقدر تو گوش ما خوند که بالاخره ما رو هم آلوده وبلاگ نویسی کرد.آقا هوای مارو خلاصه سفارشی داشته باشید . موضوع وبلاگ هم مشخصه در مورد دلبر نازنینم یعنی دل مینویسم .

    جاری باشید

    علی علی



    یه بنده خدا ::: پنج شنبه 85/10/28::: ساعت 2:3 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدید :53151

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    زمستان 1385 - دیوان دل
    یه بنده خدا
    سلام من یه بنده خدا. از کرج و کجایش هم زیاد مهم نیست.همین قدر بدونید که حیرت زده کار دلم و به دنبال جستجوی راه حق رفیق جینگم مهدی آل حبیب وبا محمدرضا منتظرالقائم سلام و علیکی دارم. سعی کردم حضرت عشق و عاشق و معشوق امام حسین (ع) ازم راضی باشه . اهل هیئتم ولی دوست دارم با معرفت و شناخت برای ائمه اشک بریزم.استشهادی نیستم ولی دوستای استشهادی مثل مهدی آل حبیب دارم نمیدونم ولی خیلی سخته که ادعای استشهادی بودن رو داشته باشیم این ادعای خیلی بزرگی که انشاء الله خدا به ما قدرت درک این ادعا رو بده یا علی

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    زمستان 1385 - دیوان دل

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    " alt="محمد مسیح مهدوی - به روز رسانی : 1:50 ع 86/11/26" width='85' >

    >>موسیقی وبلاگ<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<